ساعت 11 رسیدم دانشگاه؛ دو روزه که اصلا حوصله کار ندارم. سایت گیس گلابتون رو میخونم. اون رو هم افتان و خیزان. بابا برایم 300 تومن واریز کرد. محل کار هم اضافه حقوقم را واریز کردند.
شاید باید آنچه از سایت گیس گلابتون و از کتابهای انگیزشی دیگر خواندم را بهکار بندم و تمرینات را انجام دهم. شاید اوضاع بهتر شود.
آقای ش دلسوزانه به فکرم است و همواره جویای فعالیتم برای پایاننامه است.
دلم میخواد کتاب ازدواج گیس گلابتون را بخرم اما از لحاظ مالی مرددم. با خودم فکر میکنم در شرایط فعلی که من با کسی معاشرت ندارم و روحیهام خوب نیست. در تنهایی خودم اخمو هستم. مخصوصا وقتی سرکار هستم گویی ناخودآگاه اخم روی صورتم میچسبد. بهخاطر همین شاید خرید آن کتاب در این زمان مفید نباشد.
بیمویی هم مزایای خودش را دارد:
1. دیگر غصه موهای ریخته شده را نمیخوری. روی فرش و زمین خانه خبری از موهای ریختهشده نیست. البته باید یک بار دیگر جارو کنم و موهای قبلی و موهای یاس را جمع کنم؛ بعد دیگری مویی جایی دیده نخواهد شد.
2. دغدغه بیرون آمدن مو از زیر روسری و مقنعه را نداری و تازه مقنعه یا روسری اگر نخی باشد میچسبد روی سر. حمام هم کمی راحتتر میشود. البته من چون پوست چربی دارم زمان حمامم خیلی کوتاه نمیشود.
3. وقتی روسری نداری هم موها جلوی صورت نمیآید. کلا جلوی صورت خلوت است.
4. احتمالا ریشه موها تقویت میشود و میشود به راحتی ریشه مو را تقویت کرد.
خوب نمیشه حالم