زندگی‌ را بنواز!
زندگی‌ را بنواز!

زندگی‌ را بنواز!

اهداف من در سال 96


من امروز سال 95 رو ماه به ماه بررسی کردم. متاسفانه دستاورد قابل توجهی در این سال نداشتم. شاید بدون اغراق بتونم بگم یک موجود نیمه‌مرده بودم. اما می‌خوام در سال 96 در آخر هر ماه دستاورد ملموسی داشته باشم و به اهدافم برسم.

1. تالیف و یک مقاله علمی پژوهشی از پایان‌نامه دکتری تا پایان اردیبهشت 95 و اقدام برای چاپ آن.

2. اتمام پایان نامه تا آخر خرداد 95.

3.اتمام دوره دکتری تا شهریور 95.

4. گرفتن مدرک IELTS.

5. گرفتن بورس برای postdoc  از دانشگاه ملی استرالیا.

ممنونم که برام دعا می‌کنید و انرژی مثبت می‌فرستید.

این مطلب در سایت خانم دکتر هم گذاشتم 

از تفکر پادگانی تا زندگی در حال

گاهی فکر می‌کنم یک‌جور تفکر پادگانی در ذهن من نهادینه شده است. با اینکه از تحت قانون و باید و نباید بودن بیزارم و از هرگونه رهایی و یله‌گی استقبال می‌کنم اما گاهی قوانینی برای خودم وضع می‌کنم. در روزهاو ماه‌های اخیر سعی می‌کردم هیچ هزینه غیرضروری‌ای نداشته باشم. آرزو میکردم که ای کاش به هیچ خوردنی‌ای هم نیاز نداشتم. دوست داشتم پول جمع کنم؛ مثلا برای گرفتن آپارتمان در تهران یا شاید سفر یا شاید کوچ به آن دورها. اما الان فکر می‌کنم شاید بهتر باشد از همین الان زندگی کنم. متاسفانه بخش زیادی از تفریحاتی که دوست دارم متوقف بر داشتن پول است. دائما ناراحتم و استرس دارم که چند صباحی دیگر شاید مثل امروز برای تفریح هیجان نداشته باشم. به‌خاطر همین صبر کردن تا پولدار شدن برایم راحت نیست. شاید بهتر باشد از تک‌تک لحظاتم بهترین استفاده را ببرم. شاید بهتر باشد به هر قیمتی هر روزم را خوش باشم.شاید با کمی تدبیر در هر جای دنیا که باشی بشود خوش بود. یکی از کارهایی که دوست دارم انجام بدهم گرفتن تولد برای خودم است. با یک کیک و یک شمع 30 و یک هدیه!

الان اهداف مختلفی در ذهن دارم:

1. به سرانجام رساندن دوره دکتری که با نگارش پایان‌نامه میسر است.

2. رفتن به تهران بعد از 5/5 سال و تجربه شب در آپارتمان خویش خوابیدن در تهران.

3. داشتن شغل و استقلال مالی.

4. کوچ به آن دورها و ادامه تحصیل.

می‌شود همه را با هم پیش ببرم یا اینکه اول شماره 1 و بعد 4 و کلا بی‌خیال 2و 3 بشوم...