ناگهانی کسی وارد اتاقت بشه و کلی حرف های جالب و الهام بخش بزنه. رشته ام بسیار گسترده هست و میشه اون رو با فعالیتهای اقتصادی در هم آمیخت. الهیات کار تو ذهنم جرقه زد و اقتصاد دین. دلم میخواد برم دوباره روح سرمایه داری و اخلاق پروتستانی رو بخونم. بدون ذغدغه نمره. بدون دغدغه تحصیل و مدرک. فقط و فقط برای خودم و به انگیزه کاملا شخصی.
آخرای تابستان سال گذشته که به طور جدی درگیر شروع کارم بودم به یک طرح 100 روزه فکر می کردم. الان فکر می کنم عمرم و لحظات زندگیم خیلی بیشتر از این ارزش داره که بخوام خودم رو به هر نحوی آزار بدم و در مضیقه بمونم. زمان مهم نیست. مهم اینه که لحظاتم را دریابم. امروز مهم است!